خطبه 91
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 53
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 53
بازدید ماه : 55
بازدید کل : 2252
تعداد مطالب : 141
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

اموزش درست برای رسیدن به علائق




خطبه 091-خطبه اشباح 
(مسعدة بن صدقه از امام صادق عليه السّلام نقل كرد، روزي در مسجد كوفه شخصي به امام علي عليه السّلام گفت خدا را آنگونه توصيف كن كه گويا با چشم سر او را ديده‏ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالي كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمود) 
1 خدا شناسي 
ستايش خدايي را سزاست كه نبخشيدن بر مال او نيفزايد، و بخشش او را فقير نسازد، زيرا هر بخشنده‏اي جز او، اموالش كاهش يابد، و جز او هر كس از بخشش دست كشد مورد نكوهش قرار گيرد. اوست بخشنده انواع نعمت‏ها و بهره‏هاي فزاينده و تقسيم كننده روزي پديده‏ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند، كه روزي همه را تضمين، و اندازه‏اش را تعيين فرمود. به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست راه روشن را نشان داد، سخاوت او را در آنجا كه از او بخواهند، با آنجا كه از او درخواست نكنند، بيشتر نيست. خدا اوّلي است كه آغاز ندارد، تا پيش از او چيزي بوده باشد، و آخري است كه پايان ندارد تا چيزي پس از او وجود داشته باشد. مردمك چشم‏ها را از مشاهده خود باز داشته است. زمان بر او نمي‏گذرد تا دچار دگرگوني گردد، و در مكاني قرار ندارد تا پندار جابجايي نسبت به او روا باشد. اگر آنچه از درون معادن كوه‏ها بيرون مي‏آيد، و يا آنچه از لبان پر از خنده صدف‏هاي دريا خارج مي‏شود، از نقره‏هاي خالص، و طلاهاي ناب، درهاي غلطان، و مرجان‏هاي دست چين، همه را ببخشد، در سخاوت او كمتر اثري نخواهد گذاشت، و گستردگي نعمت‏هايش را پايان نخواهد داد، در پيش او آنقدر از نعمت‏ها وجود دارد كه هر چه انسان‏ها درخواست كنند تمامي نپذيرد، چون او بخشنده‏اي است كه درخواست نيازمندان چشمه جود او را نمي‏خشكاند، و اصرار و درخواست‏هاي پياپي او را به بخل ورزيدن نمي‏كشاند. 
2 صفات خدا در قرآن 
اي پرسش كننده، درست بنگر، آنچه را كه قرآن از صفات خدا بيان مي‏دارد، به آن اعتماد كن، و از نور هدايتش بهره گير، و آنچه را كه شيطان تو را به دانستن آن وامي‏دارد، و كتاب خدا آن را بر تو واجب نكرده، و در سنّت پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و امامان هدايتگر عليه السّلام نيامده، رها كن و علم آن را به خدا واگذار، كه اين نهايت حقّ پروردگار بر تو است. بدان، آنها كه در علم دين استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه كه بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمي‏دانند، و از فرو رفتن در اسرار نهان بي نياز ساخته است،
 و آنان را از اين رو كه به عجز و ناتواني خود در برابر غيب و آنچه كه تفسير آن را نمي‏دانند اعتراف مي‏كنند، ستايش فرمود، و ترك ژرف نگري آنان در آنچه كه خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم شناسانده است. پس به همين مقدار بسنده كن و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابي مكن، تا از تباه شدگان نباشي. اوست خداي توانايي كه اگر وهم و خيال انسانها بخواهد براي درك اندازه قدرتش تلاش كند، و افكار بلند و دور از وسوسه‏هاي دانشمندان، بخواهد ژرفاي غيب ملكوتش را در نوردد، و قلب‏هاي سراسر عشق مشتاقان، براي درك كيفيّت صفات او كوشش نمايد، و عقل‏ها با تلاش وصف ناپذير از راه‏هاي بسيار ظريف و باريك بخواهند ذات او را درك كنند، دست قدرت بر سينه همه نواخته بازگرداند، در حالي كه در تاريكي‏هاي غيب براي رهايي خود به خداي سبحان پناه مي‏برند و با نا اميدي و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز مي‏گردند، كه با فكر و عقل نارساي بشري نمي‏توان او را درك كرد، و اندازه جلال و عزّت او در قلب انديشمندان راه نمي‏يابد. خدايي كه پديده‏ها را از هيچ آفريد، نمونه‏اي در آفرينش نداشت تا از آن استفاده كند، و يا نقشه‏اي از آفريننده‏اي پيش از خود، كه از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد، و نمونه‏هاي فراوان از ملكوت قدرت خويش، و شگفتي‏هاي آثار رحمت خود، كه همه با زبان گويا به وجود پروردگار گواهي مي‏دهند را به ما نشان داده كه بي اختيار ما را به شناخت پروردگار مي‏خوانند. در آنچه آفريده آثار صنعت و نشانه‏هاي حكمت او پديدار است، كه هر يك از پديده‏ها حجّت و برهاني بر وجود او مي‏باشند، گرچه برخي مخلوقات، به ظاهر ساكت‏اند، ولي بر تدبير خداوندي گويا، و نشانه‏هاي روشني بر قدرت و حكمت اويند خداوندا گواهي مي‏دهم، آن كس كه تو را به اعضاي گوناگون پديده‏ها و مفاصل به هم پيوسته‏ كه به فرمان حكيمانه تو در لابلاي عضلات پديد آمده، تشبيه مي‏كند، هرگز در ژرفاي ضمير خود تو را نشناخته، و قلب او با يقين انس نگرفته است، و نمي‏داند كه هرگز براي تو همانندي نيست. و گويا بيزاري پيروان گمراه از رهبران فاسد خود را نشنيده‏اند كه مي‏گويند: «به خدا سوگند ما در گمراهي آشكار بوديم. كه شما را با خداي جهانيان مساوي پنداشتيم» دروغ گفتند مشركان كه تو را با بت‏هاي خود همانند پنداشتند، و با وهم و خيال خود گفتند پيكري چون بتهاي ما دارد، و با پندار نادرست تو را تجزيه كرده، و با اعضاي گوناگون مخلوقات تشبيه كردند. خدايا گواهي مي‏دهم آنان كه تو را با چيزي از آفريده‏هاي تو مساوي شمارند از تو روي بر تافته‏اند و آن كه از تو روي گردان شود بر اساس آيات محكم قرآن، و گواهي براهين روشن تو، كافر است. تو همان خداي نامحدودي هستي كه در انديشه‏ها نگنجي تا چگونگي ذات تو را درك كنند، و در خيال و وهم نيايي تا تو را محدود و داراي حالات گوناگون پندارند. 
3 وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون 
آنچه را آفريد با اندازه گيري دقيقي استوار كرد، و با لطف و مهرباني نظمشان داد، و به خوبي تدبير كرد. هر پديده را براي همان جهت كه آفريده شد به حركت در آورد، چنانكه نه از حد و مرز خويش تجاوز نمايد و نه در رسيدن به مراحل رشد خود كوتاهي كند، و اين حركت حساب شده را بدون دشواري به سامان رساند تا بر اساس اراده او زندگي كند. پس چگونه ممكن است سرپيچي كند در حالي كه همه موجودات از اراده خدا سرچشمه مي‏گيرند، خدايي كه پديد آورنده موجودات گوناگون است، بدون احتياج به انديشه و فكري كه به آن روي آورد، يا غريزه‏اي كه در درون پنهان داشته باشد، و بدون تجربه از حوادث گذشته، و بدون شريكي كه در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش كند، موجودات را آفريد، پس آفرينش كامل گشت و به عبادت و اطاعت او پرداختند، دعوت او را پذيرفتند و در برابر فرمان الهي سستي و درنگ نكردند و در اجراي فرمان الهي توقف نپذيرفتند. پس كجي‏هاي هر چيزي را راست، و مرزهاي هر يك را روشن ساخت، و با قدرت خداوندي بين اشياء متضاد هماهنگي ايجاد كرد، و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت، و موجودات را از نظر حدود، اندازه، و غرائز، و شكل‏ها، و قالب‏ها، و هيأتهاي گوناگون، تقسيم و استوار فرمود، و با حكمت و تدبير خويش هر يكي را به سرشتي كه خود خواست در آورد. 
4 چگونگي آفرينش آسمان‏ها 
فضاي باز و پستي و بلندي و فاصله‏هاي وسيع آسمان‏ها را بدون اينكه بر چيزي تكيه كند، نظام بخشيد و شكاف‏هاي آن را به هم آورد، و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد، و دشواري فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگاني كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد. در حالي كه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه‏هاي آن را بر قرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت، و بر هر راهي و شكافي از آسمان، نگهباني از شهاب‏هاي روشن گماشت، و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت، و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند. و آفتاب را نشانه روشني بخش روز، و ماه را، با نوري كم رنگ براي تاريكي شب‏ها قرار داد، و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت در آورد، و حركت آن دو را دقيق اندازه گيري كرد تا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد، و قابل تشخيص شود، و با رفت و آمد آن‏ها شماره سالها، و اندازه گيري زمان ممكن باشد. پس در فضاي هر آسمان فلك آن را آفريد، و زينتي از گوهرهاي تابنده و ستارگان درخشنده بياراست، و آنان را كه خواستند اسرار آسمان‏ها را دزدانه دريابند، با شهاب‏هاي درخشنده سوزان تير باران كرد، و تمامي ستارگان از ثابت و استوار، و گردنده و بي قرار، فرود آينده و بالا رونده، و نگران كننده و شادي آفرين را، تسليم اوامر خود فرمود. 
5 ويژگي‏هاي فرشتگان 
سپس، خداوند سبحان براي سكونت بخشيدن در آسمان‏ها، و آباد ساختن بالاترين قسمت از ملكوت خويش، فرشتگاني شگفت آفريد، و تمام شكاف‏ها و راه‏هاي گشاده آسمان‏ها را با فرشتگان پر كرد، و فاصله جوّ آسمان را از آنها گستراند، كه هم اكنون صداي تسبيح آنها فضاي آسمان‏ها را پر كرده: در بارگاه قدس، درون پرده‏هاي حجاب و صحنه‏هاي مجد و عظمت پروردگار، طنين انداز است. در ما وراي آنها زلزله‏هايي است كه گوش‏ها را كر مي‏كند و شعاع‏هاي خيره كننده نور، كه چشم‏ها را از ديدن باز مي‏دارد، و ناچار خيره بر جاي خويش مي‏ماند. خدا فرشتگان را در صورت‏هاي مختلف و اندازه‏هاي گوناگون آفريد، و بال و پرهايي براي آنها قرار داد، آنها كه همواره در تسبيح جلال و عزّت پروردگار به سر مي‏برند، و چيزي از شگفتي‏هاي آفرينش پديده‏ها را به خود نسبت نمي‏دهند و در آنچه از آفرينش پديده‏ها كه خاص خداست، ادّعايي ندارند:
«بلكه بندگاني بزرگوارند، كه در سخن گفتن از او پيشي نمي‏گيرند و به فرمان الهي عمل مي كنند» خدا فرشتگان را امين وحي خود قرار داد، و براي رساندن پيمان امر و نهي خود به پيامبران، از آنها استفاده كرد، و روانه زمين كرده، آنها را از ترديد شبهات مصونيّت بخشيد، كه هيچ كدام از فرشتگان از راه رضاي حق منحرف نمي‏گردند. آنها را از ياري خويش بهرمند ساخت، و دل‏هايشان را در پوششي از تواضع و فروتني و خشوع و آرامش در آورد، درهاي آسمان را بر رويشان گشود تا خدا را به بزرگي بستايند، و براي آنها نشانه‏هاي روشن قرار داد تا به توحيد او بال گشايند. سنگيني‏هاي گناهان هرگز آنها را در انجام وظيفه دل سرد نساخت، و گذشت شب و روز آنها را به سوي مرگ سوق نداد، تيرهاي شك و ترديد خلل در ايمانشان ايجاد نكرد، و شك و گمان در پايگاه يقين آنها راه نيافت، و آتش كينه در دل‏هايشان شعله‏ور نگرديد، حيرت و سرگرداني آنها را از ايماني كه دارند و آنچه از هيبت و جلال خداوندي كه در دل نهادند جدا نساخت و وسوسه‏ها در آنها راه نيافته، تا شك و ترديد بر آنها تسلط يابد. 
6 اقسام فرشتگان
 گروهي از فرشتگان در آفرينش ابرهاي پر آب، و در آفرينش كوه‏هاي عظيم و سر بلند، و خلقت ظلمت و تاريكي‏ها نقش دارند، و گروهي ديگر، قدم‏هايشان تا ژرفاي زمين پايين رفته، و چونان پرچمهاي سفيدي دل فضا را شكافته‏اند، و در زير آن بادهايي است كه به نرمي حركت كرده و در مرزهاي مشخّصي نگاهش مي‏دارد. 
7 صفات والاي فرشتگان 
اشتغال به عبادت پروردگار، فرشتگان را از ديگر كارها باز داشته، و حقيقت ايمان ميان آنها و معرفت حق، پيوند لازم ايجاد كرد، نعمت يقين آنها را شيداي حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه‏اي ندارند. شيريني معرفت خدا را چشيده و از جام محبّت پروردگار سيراب شدند، ترس و خوف الهي در ژرفاي جان فرشتگان راه يافته، و از فراواني عبادت قامتشان خميده و شوق و رغبت فراوان، از زاري و گريه‏شان نكاسته است. مقام والاي فرشتگان، از خشوع و فروتني آنان كم نكرد، و غرور و خود بيني دامنگيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوي گذشته را شماره كنند، و سهمي از بزرگي و بزرگواري براي خود تصوّر نمايند. گذشت زمان آنان را از انجام وظائف پياپي نرنجانده و از شوق و رغبتشان نكاسته تا از پروردگار خويش نا اميد گردند. از مناجات‏هاي طولاني، خسته نشده، و اشتغال به غير خدا آنها را تحت تسلط خود در نياورده است، و از فرياد استغاثه و زاري آنها فروكش نكرده و در مقام عبادت و نيايش دوش به دوش هم همواره ايستاده‏اند، راحت طلبي آنها را به كوتاهي در انجام دستوراتش وادار نساخته، و كودني و غفلت و فراموشي بر تلاش و كوشش و عزم راسخ فرشتگان راه نمي‏يابد، و فريب‏هاي شهوت، همّت‏هاي بلندشان را تيرباران نمي‏كند. فرشتگان، ايمان به خداي صاحب عرش را ذخيره روز بي نوايي خود قرار داده و آن هنگام كه خلق به غير خدا روي مي‏آورد آنها تنها متوجّه پروردگار خويشند، هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمي‏دهند، و شوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهي و اطاعت پروردگار سست نمي‏كنند، آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل مي‏پرورانند، و هيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمي‏دارند. عوامل ترس آنها را از مسؤوليت باز نمي‏دارد تا در انجام وظيفه سستي ورزند، طمع‏ها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند، اعمال گذشته خود را بزرگ نمي‏شمارند، و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند، و اميد فراوان نمي‏گذارد تا از پروردگار ترسي در دل داشته باشند. 
8 پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقي 
فرشتگان در باره پروردگار خويش به جهت وسوسه‏هاي شيطاني اختلاف نكرده‏اند، و برخوردهاي بد با هم نداشته و راه جدايي نگيرند. كينه‏ها و حسادت‏ها در دلشان راه نداشته و عوامل شك و ترديد و خواهش‏هاي نفساني، آنها را از هم جدا نساخته، و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است. فرشتگان بندگان ايمانند، و طوق بندگي به گردن افكنده و هيچ گاه با شك و ترديد و سستي، آن را بر زمين نمي‏گذارند. در تمام آسمان‏ها جاي پوستيني خالي نمي‏توان يافت مگر آن كه فرشته‏اي به سجده افتاده، يا در كار و تلاش است. اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار مي‏افزايد، و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر مي‏نمايد. 
9 چگونگي آفرينش زمين 
زمين را به موج‏هاي پر خروش، و درياهاي موّاج فرو پوشاند، موج‏هايي كه بالاي آن‏ها به هم مي‏خورد و در تلاطمي سخت، هر يك ديگري را واپس مي‏زد، چونان شتران نر مست، فرياد كنان و كف بر لب، به هر سوي روان بودند. پس، قسمت‏هاي سركش آب از سنگيني زمين فرو نشست و هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت. زيرا زمين با پشت بر آن مي‏غلطيد و آن همه سر و صداي امواج ساكن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گرديد.
خشكي‏هاي زمين در دل امواج، گسترد، و آب را از كبر و غرور و سركشي و خروش باز داشت، و از شدّت حركتش كاسته شد، و بعد از آن همه حركت‏هاي تند ساكت شد، و پس از آن همه خروش و سركشي متكبّرانه به جاي خويش ايستاد. پس هنگامي كه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست، و كوه‏هاي سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل كرد، چشمه‏هاي آب از فراز كوه‏ها بيرون آورد و آب‏ها را در شكاف بيابان‏ها و زمين‏هاي هموار روان كرد، و حركت زمين را با صخره‏هاي عظيم و قلّه كوه‏هاي بلند نظم داد، و زمين به جهت نفوذ كوه‏ها در سطح آن، فرو رفتن ريشه كوه‏ها در شكاف‏هاي آن و سوار شدن بر پشت دشت‏ها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ايستاد. 
10 نقش پديده‏هاي جوي در زمين 
و بين زمين و جو فاصله افكند، و وزش بادها را براي ساكنان آن آماده ساخت، تمام نيازمنديها و وسائل زندگي را براي اهل زمين استخراج و مهيّا فرمود، آنگاه هيچ بلندي از بلندي‏هاي زمين را كه آب چشمه‏ها و نهرها به آن راه ندارد وانگذاشت، بلكه ابرهايي را آفريد تا قسمت‏هاي مرده آن احيا شود، و گياهان رنگارنگ برويند. قطعات بزرگ و پراكنده ابرها را به هم پيوست تا سخت به حركت در آمدند، و با به هم خوردن ابرها، برق‏ها درخشيدن گرفت، و از درخشندگي ابرهاي سفيد كوه پيكر، و متراكم چيزي كاسته نشد.
 ابرها را پي در پي فرستاد تا زمين را احاطه كردند، و بادها شير باران را از ابرها دوشيدند، و به شدّت به زمين فرو ريختند، ابرها پايين آمده سينه بر زمين ساييدند، و آنچه بر پشت داشتند فرو ريختند كه در بخش‏هاي بي گياه زمين انواع گياهان روييدن گرفت، و در دامن كوه‏ها، سبزه‏ها پديد آمد. 
11 زيبايي‏هاي زمين 
پس زمين به وسيله باغ‏هاي زيبا، همگان را به سرور و شادي دعوت كرده، با لباس نازك گل برگ‏ها كه بر خود پوشيد، هر بيننده‏اي را به شگفتي واداشت. و با زينت و زيوري كه از گلو بند گل‏هاي گوناگون، فخر كنان خود را آراست، هر بيننده‏اي را به وجد آورد، كه فرآورده‏هاي نباتي را، توشه و غذاي انسان، و روزي حيوانات قرار داد. در گوشه و كنار آن درّه‏هاي عميق آفريد، و راه‏ها و نشانه‏ها براي آنان كه بخواهند از جادّه‏هاي وسيع آن عبور كنند، تعيين كرد. 
12 داستان زندگي آغازين آدم عليه السّلام و اعزام پيامبران عليهم السّلام 
هنگامي كه خدا زمين را آماده زندگي انسان ساخت و فرمان خود را صادر فرمود، آدم عليه السّلام را از ميان مخلوقاتش برگزيد، و او را نخستين و برترين مخلوق خود در زمين قرار داد. ابتدا آدم را در بهشت جاي داده و خوراكي‏هاي گوارا به او بخشيد و از آنچه كه او را منع كرد پرهيز داد و آگاهش ساخت كه اقدام بر آن، نافرماني بوده و مقام و ارزش او را به خطر خواهد افكند. امّا آدم عليه السّلام به آنچه نهي شد، اقدام كرد و علم خداوند در باره او تحقّق يافت، تا آن كه پس از توبه، او را از بهشت به سوي زمين فرستاد، تا با نسل خود زمين را آباد كند، و بدين وسيله حجت را بر بندگان تمام كرد، و پس از وفات آدم عليه السّلام زمين را از حجّت خالي نگذاشت و ميان فرزندان آدم عليه السّلام و خود، پيوند شناسايي برقرار فرمود، و قرن به قرن، حجّت‏ها و دليل‏ها را بر زبان پيامبران برگزيده آسماني و حاملان رسالت خويش جاري ساخت،
 تا اينكه سلسله انبياء با پيامبر اسلام، حضرت محمد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم به اتمام رسيد و بيان احكام و انذار و بشارت الهي به سر منزل نهايي راه يافت. 
13 آفرينش امكانات زندگي 
روزي انسان‏ها را اندازه گيري و مقدّر فرمود، گاهي كم و زماني زياد، و به تنگي و وسعت به گونه‏اي عادلانه تقسيم كرد تا هر كس را كه بخواهد با تنگي روزي يا وسعت آن بيازمايد، و با شكر و صبر، غني و فقير را مورد آزمايش قرار دهد. پس روزي گسترده را با فقر و بيچارگي در آميخت، و تندرستي را با حوادث دردناك پيوند داد، دوران شادي و سرور را با غصّه و اندوه نزديك ساخت، اجل و سر آمد زندگي را مشخّص كرد، آن را گاهي طولاني و زماني كوتاه قرار داد، مقدّم يا مؤخّر داشت، و براي مرگ، اسباب و وسائلي فراهم ساخت، و با مرگ، رشته‏هاي زندگي را در هم پيچيد و پيوندهاي خويشاوندي را از هم گسست تا آزمايش گردند. 
14 تعريف علم خداوند 
خداوند از اسرار پنهاني مردم و از نجواي آنان كه آهسته سخن مي‏گويند و از آنچه كه در فكرها بواسطه گمان خطور مي‏كند، و تصميم‏هايي كه به يقين مي‏پيوندد، و از نگاه‏هاي رمزي چشم كه از لابلاي پلك‏ها خارج مي‏گردد، آگاه است. خدا از آنچه در مخفي گاه‏هاي دل‏ها قرار دارد، و از اموري كه پشت پرده غيب پنهان است، و آنچه را كه پرده‏هاي گوش مخفيانه مي‏شنود، و از اندرون لانه‏هاي تابستاني مورچگان، و خانه‏هاي زمستاني حشرات، از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده و صداي آهسته قدم‏ها، آگاهي دارد. خداي سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده‏هاي شكوفه‏ها، و از مخفي‏گاه غارهاي حيوانات وحشي در دل كوه‏ها، و اعماق درّه‏ها، از نهانگاه پشّه‏ها بين ساقه‏ها و پوست درختان، از محل پيوستگي برگ‏ها به شاخسارها، و از جايگاه نطفه‏ها در پشت پدران، آگاه است. خدا از آنچه پرده ابر را به وجود مي‏آورد و به هم مي‏پيوندند، و از قطرات باراني كه از ابرهاي متراكم مي‏بارند، و از آنچه كه گرد بادها از روي زمين برمي‏دارند، و باران‏ها با سيلاب آن را فرو مي‏نشانند و نابود مي‏كنند، از ريشه گياهان زمين كه ميان انبوه شن و ماسه پنهان شده است، از لانه پرندگاني كه در قلّه بلند كوه‏ها جاي گرفته، و از نغمه‏هاي مرغان در آشيانه‏هاي تاريك، از لؤلؤهايي كه در دل صدف‏ها پنهان است، و امواج درياهايي كه آنها را در دامن خويش پروراندند آگاهي دارد. خدا از آنچه كه تاريكي شب آن را فرا گرفته، و يا نور خورشيد بر آن تافته، و آنچه تاريكي‏ها و امواج نور، پياپي آن را در بر مي‏گيرد، از اثر هر قدمي، از احساس هر حركتي، و آهنگ هر سخني، و جنبش هر لبي، و مكان هر موجود زنده‏اي، و وزن هر ذرّه‏اي، و ناله هر صاحب اندوهي اطلاع دارد. خدا هر آنچه از ميوه شاخسار درختان و برگ‏هايي كه روي زمين ريخته و از قرارگاه نطفه و بسته شدن خون و جنين كه به شكل پاره‏اي گوشت است، و پرورش دهنده انسان و نطفه آگاهي دارد، و براي اين همه آگاهي، هيچ گونه زحمت و دشواري براي او وجود ندارد و براي نگهداري اين همه از مخلوقات رنگارنگ كه پديد آورده دچار نگراني نمي‏شود، و در تدبير امور مخلوقات، سستي و ملالي در او راه نمي‏يابد، بلكه علم پروردگار در آنها نفوذ يافته و همه آنها را شماره كرده است، و عدالتش همه را در بر گرفته و با كوتاهي كردن مخلوقات در ستايش او، باز فضل و كرمش تداوم يافته است. 
15 نيايش امير المؤمنين عليه السّلام 
خدايا تويي سزاوار ستايش‏هاي نيكو، و بسيار و بي شمار تو را ستودن اگر تو را آرزو كنند پس بهترين آرزويي، و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدي. خدايا درهاي نعمت بر من گشودي كه زبان به مدح غير تو نگشايم. و بر اين نعمت‏ها غير از تو را ستايش نكنم، و زبان را در مدح نوميد كنندگان، و آنان كه مورد اعتماد نيستند باز نكنم.
 خداوندا هر ثناگويي از سوي ستايش شده پاداشي دارد، به تو اميد به ستم كه مرا به سوي ذخائر رحمت و گنج‏هاي آمرزش آشنا كني. خدايا اين بنده توست كه تو را يگانه مي‏خواند، و توحيد و يگانگي تو را سزاست، و جز تو كسي را سزاوار اين ستايش‏ها نمي‏داند. خدايا مرا به درگاه تو نيازي است كه جز فضل تو جبران نكند، و آن نيازمندي را جز عطا و بخشش تو به توانگري مبدّل نگرداند، پس در اين مقام رضاي خود را به ما عطا فرما، و دست نياز ما را از دامن غير خود كوتاه گردان كه «تو بر هر چيزي توانايي».
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







چهار شنبه 27 فروردين 1393برچسب:خطبه91,نهج البلاغه, :: 1:55 ::  نويسنده : هوشیار